3. آیه تطهیر ؛ یکى از آیاتى که بسیار مشهور است و در باره رسول خدا(ص) و اهل بیت آن حضرت نازل شده و آنان را به پاکى و طهارت ستوده، آیه تطهیر است.([1])
بر اساس روایات فراوانى که با تفصیل و توضیحات بسیارى نقل شده است، رسول خدا(ص) به حضرت فاطمه(س) فرمود: همسر و دو پسرت را بیاور؛ چون آن حضرت آنان را حاضر کرد، رسول خدا(ص) عبایى روى آنان انداخت و دست مبارک را روى آنان گذاشت و فرمود: خدایا اینان اهل بیت منند، درود و برکات خود را بر آنان بفرست؛ یا فرمود: اینان اهل بیت منند پلیدى را از آنان دور کن و آنان را به خوبى پاک گردان، سپس این آیه نازل شد.([2])
اگر چه برخى از تفاسیر اهل سنت در توضیح و محدوده معناى اهل بیت مناقشات نادرستى آورده اند، اما مفسران شیعه و بسیارى از مفسران اهل سنت مصداق اهل بیت را تنها رسول خدا(ص)، امیرالمؤمنین على(ع)، حضرت فاطمه(س)، امام حسن مجتبى(ع) و امام حسین(ع) مى دانند و نزول این آیه را در باره هرکس دیگرى رد کرده اند.
حتى از ام سلمه، همسر رسول خدا(ص)، نقل شده است که آیه تطهیر زمانى نازل شد که من نزدیک در خانه نشسته بودم؛ چون این آیه نازل شد من از رسول خدا(ص) پرسیدم آیا من از اهل بیت نیستم؟ فرمود: تو در مسیر خوبى و نیکى هستى و از همسران پیامبرى؛ ام سلمه گوید در خانه رسول خدا(ص)، على(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) حضور داشتند.
4. آیه مودّت؛ آیه دیگرى که در شأن حضرت فاطمه(س) و سایر اهل بیت(ع)نازل شده آیه مودّت است؛([3]) در سبب نزول این آیه گفته اند که یک نفر اعرابى خدمت رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: اى محمد! اسلام را بر من عرضه کن؛ آن حضرت فرمود: شهادت بده که خدایى جز الله نیست که شریک ندارد و محمد بنده و فرستاده اوست. سپس اعرابى گفت: از من اجرتى بخواه، فرمود: نه، مگر دوستى با نزدیکان؛ پرسید: نزدیکان من یا نزدیکان تو؟ فرمود: نزدیکان من؛ گفت دستت را بیاور تا با تو بیعت کنم، لعنت خدا بر کسى باد که تو و نزدیکانت را دوست ندارد؛ رسول خدا(ص) فرمود: آمین.
زمخشرى گوید: هنگامى که این آیه نازل شد از رسول خدا(ص) پرسیدند این نزدیکان که دوستى با آنان بر ما واجب شده است چه کسانى هستند؟ فرمود: على(ع) و فاطمه و دو پسران آن دو. به نظر مى رسد بر خلاف نظر برخى از منابع اهل سنت که در این گونه روایت مربوط به دوستى با اهل بیت(ع) اشکال وارد مى کنند. در صدد ردّ آن ها بر مى آیند، دوستى و محبت در این آیه و خطاب آن چنان واضح و آشکار بوده است که تعدادى از منابع اهل سنت، روایت مشهور مربوط به آثار محبت به آل محمد(ص) را که در منابع شیعى به تفصیل آمده است، در ذیل همین آیه آورده اند.([4])
5. آیه مباهله؛([5]) آیه دیگرى که بخشى از شخصیت حضرت فاطمه(س) در آن آشکار شده آیه مباهله است.([6]) این آیه مربوط به حادثه مشهور مباهله رسول خدا(ص) با مسیحیان نجران است.([7]) بحث در باره این ماجرا و تفسیر این آیه، مجالى بسیار و نوشته اى مفصل مى طلبد که در این نوشته نمى گنجد اما به ناچار و در نهایت اختصار تنها به آن بخش که به حضرت فاطمه(س) مربوط مى شود اشاره خواهد شد.
مسیحیان بر اساس اعتقاد باطلى مى گفتند حضرت عیسى(ع) پسر خداست و چنین استدلال مى کردند که نمى شود کسى بدون پدر و بدون ازدواج پدر و مادر به دنیا بیاید از این رو خداوند متعال در قرآن به رسول خدا(ص) دستور داد تا از مسیحیان نجران بخواهند که اگر در باره حضرت عیسى(ع) بر اعتقاد خود هستند خود را براى مباهله آماده کنند و طبق این آیه فرمودند که آنان خودشان، پسرانشان و زنانشان را براى مباهله حاضر کنند.
هنگامى که رسول خدا(ص) این آیه را براى نمایندگان مسیحیان نجران خواندند و آنان را به مباهله دعوت کردند، آنان گفتند بر مى گردیم و در کار خود مى اندیشیم و نزد تو مى آئیم؛ آنان سپس از «عاقب» که صاحب نظر بود پرسیدند: اى عبد المسیح نظر تو چیست؟ گفت: به خدا سوگند اى گروه نصارى! شما شناخته اید که محمد نبى مرسل است و سخن او در باره حضرت عیسى حق است؛ به خدا سوگند هیچ قومى با هیچ پیغمبرى مباهله نکرد مگر آن که بزرگ و کوچکشان از بین رفتند؛ اگر شما بر دینتان اصرار دارید و بر اعتقادتان پایدارید با او خداحافظى کنید و به شهرهاى خودتان برگردید.
در این هنگام دیدند رسول خدا(ص) حسین(ع) را در بغل گرفته و دست حسن(ع) را نیز گرفته و فاطمه(س) از پشت سر او و على(ع) پشت سر فاطمه(س) مى آیند و رسول خدا(ص) به آنان مى فرماید: هرگاه من دعا کردم شما هم آمین بگوئید.
اسقف چون آن حضرت را بدین حالت دید، گفت: اى گروه نصارى من چهره هائى مى بینم که اگر از خدا بخواهند کوهى را از جا برکَنَد، حتماً با این دعا آن کوه از جاى برمى کَنَد. پس با او مباهله نکنید که هلاک مى شوید و تا روز قیامت در روى زمین یک نفر نصرانى باقى نمى ماند. پس از این آنان گفتند: اى ابو القاسم نظر ما این است که با تو مباهله نکنیم و ترا به دین خودت واگذاریم. رسول خدا(ص) فرمود: اگر مباهله نمى کنید پس اسلام بیاورید و در ضرر و منفعت با مسلمانان همراه باشید. آنان پیشنهاد آن حضرت را نیز نپذیرفتند؛ از این رو رسول خدا(ص) آنان را به جنگ فراخواند اما آنان گفتند: ما توان جنگ با عرب را نداریم اما حاضریم با تو صلح کنیم و آن حضرت با شرایطى با آنان صلح کردند.([8])
بنا بر این از این ماجرا بر مى آید که آن حضرت در روز مباهله امیرالمؤمنین(ع) را به منزله جان خود و تنها امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را به منزله پسران خود و تنها حضرت فاطمه(س) را به عنوان زنان خود حاضر کردند.
این موضوع گذشته از آن که حقّانیت آن حضرت را به طور کامل به اثبات رساند تا آن جا که سبب شد مسیحیان نجران حاضر به مباهله نشوند، بخشى دیگر از فضیلت هاى بى نظیر اهل بیت رسول خدا(ص)، از جمله حضرت فاطمه(س) را نیز آشکار ساخت. چرا که رسول خدا(ص) با وجود چند تن از همسران خود و زنان شایسته از مهاجر و انصار تنها حضرت فاطمه(س) را مصداق «نساءنا» در آیه شریفه دانستند،([9]) چنان که امیرالمؤمنین(ع) را نیز مصداق (انفسنا) و به منزله جان خودشان و و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را با آن که نوه هاى ایشان بودند اما مصداق (ابناءنا) یعنى به منزله پسران خودشان دانستند.